- هر طقه
- یونانی تازی گشته دین شکنی نو آوری: در دین
معنی هر طقه - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
هرگاه گاه به گاه
هر طوقی در فارسی یونانی تازی گشته دین شکن نو آور
هر جور
هر سوی
هم اشکوبه، همرده، همرسته
هر چیز، هراندازه، هرقدر
هرچه باداباد: در مقام اهمال، بی علاقگی و سهل انگاری نسبت به چیزی یا امری گفته می شود، هرچه می شود بشود،برای مثال شراب و عیش نهان چیست کار بی بنیاد / زدیم بر صف رندان و هرچه باداباد (حافظ - ۲۱۰)
هرچه باداباد: در مقام اهمال، بی علاقگی و سهل انگاری نسبت به چیزی یا امری گفته می شود، هرچه می شود بشود،